دیده بان هشتم : پس از تعیین وقت دادرسی، زمان مورد نظر به متهم، شاکی، مدعی خصوصی و وکلای مدافع آنان ابلاغ خواهد شد و در صورت تعدد وکلا، حضور هر یک از وکلای طرفین برای تشکیل دادگاه و رسیدگی به پرونده کافی است.
در صورت نبود وکیل برای متهم، وی میتواند از دادگاه تقاضا کند که وکیلی برای او تعیین کند. چنانچه دادگاه تشخیص دهد که متهم توانایی انتخاب وکیل را ندارد، از بین وکلای حوزه قضایی و در صورت عدم امکان از نزدیکترین حوزه مجاور وکیلی برای متهم تعیین خواهد کرد.
در صورتی که وکیل درخواست حقالوکاله کند، دادگاه حقالوکاله را متناسب با کار تعیین خواهد کرد و در هر حال حق الوکاله تعیینی نباید از تعرفه قانونی تجاوز کند. حقالوکاله یاد شده از ردیف مربوط به بودجه دادگستری پرداخت خواهد شد.
در جرایمی که مجازات آن بر حسب قانون، قصـاص نفس، اعدام، رجم و حبـس ابد باشد، چنانچه متهم شخصاً وکیل معرفی نکند، تعیـین وکیل تسخیری برای او الـزامی است؛ مگر در خصوص جرایم منافی عفت که متهم از حضور یا معرفی وکیل امتناع کند.
چنانچه شخص متهم در هر مرحله از تحقیقات و دادرسی پرونده، مبادرت به انتخاب و تعیین وکیل کرده باشد، وکیل مربوط حسب اختیاراتی که در وکالتنامه قید میشود، از وی در محاکم به دفاع خواهد پرداخت.
چنانچه شخص متهم مرتکب جرایمی شده باشد که مجازات قانونی آن به شرح فوق باشد و خود شخصاً وکیل انتخـاب و معرفـی نکرده باشد، تعیین وکیل تسخیری از سوی دادگاه برای او الزامی است.
چنانچه فردی توانایی مالی برای انتخاب و معرفی وکیل در محاکم را نداشته باشد، لازم است با ارایه درخواستی به رییس حوزه قضایی، مراتب عدم تمکن مالی خود را مرقوم کند که این امر باید به تایید معتمدان و مطلعان محلی برسد.
سپس رییس حوزه قضایی مراتب را به سرپرست وکلای شهرستان اعلام کرده و سرپرست وکلای مربوطه (که از وکلای کانون وکلای استان یا مشاوران قوه قضاییه هستند) یکی از وکلای مورد نظر خود را برای انجام امور وکالت این فرد، به وی مرقوم میکند. وکیل انتخابشده موظف به پیگیری و رسیدگی به پرونده مورد نظر است.
این وکلا، وکلای معاضدتی نامیده میشوند و چنانکه از نام آنها پیدا است، این افراد برای کمک رساندن به افراد در محاکم به یاریشان میشتابند و حقالوکالهای نیز دریافت نمیکنند.
تقاضای تغییر وکیل تسخیری از طرف متهم جز در موارد ذیل پذیرفته نیست: وجود قرابت نسبی یا سببی تا درجه سوم از هر طبقه بین وکیل تسخیری با یکی از طرفین دعوا وجود داشته باشد؛ وکیل تسخیری، قیم یا مخدوم یکی از طرفین باشد یا یکی از طرفین مباشر یا متکفل امور قاضی یا همسر او باشد؛ وکیل تسخیری یا همسر یا فرزند او، وارث یکی از اصحاب باشد؛ وکیل تسخیری سابقاً در موضوع دعوای اقامهشده به عنوان دادرس یا داور یا کارشناس یا گواه، اظهارنظر کرده باشد.
بین وکیل تسخیری و یکی از طرفین یا همسر یا فرزند او دعوای حقوقی یا جزایی مطرح باشد یا در سابق مطـرح بـوده و از تـاریخ صدور حکـم قطعی دو سـال نگذشته باشد. وکیل تسخیری یا همسر یا فرزندان او، دارای نفع شخصی در موضوع مطروحه باشند.
در صورتی که وکیل درخواست حقالوکاله کند، دادگاه حقالوکاله را متناسب با کار تعیین خواهد کرد و در هر حال حق الوکاله تعیینی نباید از تعرفه قانونی تجاوز کند. حقالوکاله یاد شده از ردیف مربوط به بودجه دادگستری پرداخت خواهد شد.
در جرایمی که مجازات آن بر حسب قانون، قصـاص نفس، اعدام، رجم و حبـس ابد باشد، چنانچه متهم شخصاً وکیل معرفی نکند، تعیـین وکیل تسخیری برای او الـزامی است؛ مگر در خصوص جرایم منافی عفت که متهم از حضور یا معرفی وکیل امتناع کند.
چنانچه شخص متهم در هر مرحله از تحقیقات و دادرسی پرونده، مبادرت به انتخاب و تعیین وکیل کرده باشد، وکیل مربوط حسب اختیاراتی که در وکالتنامه قید میشود، از وی در محاکم به دفاع خواهد پرداخت.
چنانچه شخص متهم مرتکب جرایمی شده باشد که مجازات قانونی آن به شرح فوق باشد و خود شخصاً وکیل انتخـاب و معرفـی نکرده باشد، تعیین وکیل تسخیری از سوی دادگاه برای او الزامی است.
چنانچه فردی توانایی مالی برای انتخاب و معرفی وکیل در محاکم را نداشته باشد، لازم است با ارایه درخواستی به رییس حوزه قضایی، مراتب عدم تمکن مالی خود را مرقوم کند که این امر باید به تایید معتمدان و مطلعان محلی برسد.
سپس رییس حوزه قضایی مراتب را به سرپرست وکلای شهرستان اعلام کرده و سرپرست وکلای مربوطه (که از وکلای کانون وکلای استان یا مشاوران قوه قضاییه هستند) یکی از وکلای مورد نظر خود را برای انجام امور وکالت این فرد، به وی مرقوم میکند. وکیل انتخابشده موظف به پیگیری و رسیدگی به پرونده مورد نظر است.
این وکلا، وکلای معاضدتی نامیده میشوند و چنانکه از نام آنها پیدا است، این افراد برای کمک رساندن به افراد در محاکم به یاریشان میشتابند و حقالوکالهای نیز دریافت نمیکنند.
تقاضای تغییر وکیل تسخیری از طرف متهم جز در موارد ذیل پذیرفته نیست: وجود قرابت نسبی یا سببی تا درجه سوم از هر طبقه بین وکیل تسخیری با یکی از طرفین دعوا وجود داشته باشد؛ وکیل تسخیری، قیم یا مخدوم یکی از طرفین باشد یا یکی از طرفین مباشر یا متکفل امور قاضی یا همسر او باشد؛ وکیل تسخیری یا همسر یا فرزند او، وارث یکی از اصحاب باشد؛ وکیل تسخیری سابقاً در موضوع دعوای اقامهشده به عنوان دادرس یا داور یا کارشناس یا گواه، اظهارنظر کرده باشد.
بین وکیل تسخیری و یکی از طرفین یا همسر یا فرزند او دعوای حقوقی یا جزایی مطرح باشد یا در سابق مطـرح بـوده و از تـاریخ صدور حکـم قطعی دو سـال نگذشته باشد. وکیل تسخیری یا همسر یا فرزندان او، دارای نفع شخصی در موضوع مطروحه باشند.
روزنامه حمایت
Leave a Reply