همچنین پیش از وقوع طلاق باید از دادگاه حکم یا اذن گرفت اما فسخ نکاح نیاز به این اقدام ندارد و رسیدگی دادگاه محدود به احراز وجود حق فسخ است و تکلیفی در باب اصلاح زوجین و ارجاع به داوری ندارد.
به علاوه، طلاق مخصوص عقد دایم است اما فسخ هم نکاح دایم و هم موقت را در بر میگیرد.
نکتهای که در اینجا باید مورد تاکید قرار گیرد، این است که فسخ باید بهصورت فوری انجام شود، چرا که هدف قانونگذار از اینکه حق فسخ را به یکی از طرفین داده، رفع فوری ضرر از وی است.
به همین دلیل، طرفی که حق فسخ دارد، به شرط آن که از حق فسخ خود و فوریت آن اطلاع داشته باشد، باید فوراً آن را انجام دهد. در غیر این صورت، حق فسخ وی از بین میرود.
عیوبی که باعث فسخ نکاح میشوند
یکی از مواردی که باعث فسخ نکاح میشود، «عیوب» است. در واقع، اگر یکی از دو طرف ازدواج، دچار بعضی عیبهای مشخص باشد، همسرش میتواند بهصورت یکطرفه و بدون رضایت او، ازدواج را فسخ کند.
بعضی از این عیبها مختص مردان است؛ یعنی اگر مردی چنین عیبهایی داشته باشد، زن میتواند عقد را فسخ کند. بعضی هم مختص زنان است و مردان میتوانند از آنها استفاده کنند.
اگر همسرتان دچار جنون است، میتوانید نکاح را فسخ کنید
جنون یا همان دیوانگی عیب مشترکی است که هر یک از زن و شوهر که دچار آن باشد، طرف مقابل میتواند ازدواج را فسخ کند.
جنون دارای دو حالت دایمی و ادواری است که در هر دو حالت، باعث میشود طرف سالم نکاح را فسخ کند، البته به شرط آنکه پایدار باشد، زیرا جنون ناپایدار، ضرری متوجه همسر نمیکند.
جنون دایمی و ادواری
جنون دایمی به حالتی گفته میشود که فرد به صورت همیشگی دچار حالت جنون است و جنون ادواری نیز جنونی است که مستمر بوده و متناوب است. یعنی میآید و میرود.
در جنون ناپایدار، فرد در دورهای دچار جنون میشود و بعد به طور کامل، سلامت خود را باز مییابد که این حالت از موجبات فسخ نکاح نیست، اما در جنون ادواری فرد مجنون در دورهای دچار جنون میشود، بعد بهبود مییابد و بعد از آن دوباره به جنون میرسد.
اگر مرد یا زن دچار جنون یا دیوانگی باشند، طرف مقابل میتواند نکاح را فسخ کند.
احتمالاً کسی در این موضوع شکی ندارد که این حکم قانونگذار کاملاً عادلانه و منطقی است. تصورش را بکنید که فردی با شخص دیگر ازدواج کند که دچار بیماریهای روانی جدی و شاید خطرناک است.
مسلماً با چنین فردی نمیتوان به راحتی از «طلاق» حرف زد. به همین دلیل، قانونگذار حق فسخ یکجانبه این ازدواج را مطرح کرده است.
البته تشخیص اینکه بیماری فرد «جنون» است یا بیماری روحی دیگر، با متخصصانی است که دادگاه تعیین میکند.
تفاوت جنون زن با جنون مرد برای فسخ
درست است که جنون هم برای مرد و هم برای زن، باعث فسخ نکاح است، اما تفاوتهایی هم در میان این دو وجود دارد.
مثلاً جنون شوهر، چه قبل از ازدواج و چه بعد از آن ایجاد شود، به زن اجازه فسخ را میدهد، اما جنون زن فقط هنگامی موجب حق فسخ برای مرد است که در حال عقد وجود داشته باشد. به عبارت دیگر، اگر زن بعد از عقد دیوانه شود، شوهرش حق فسخ ندارد. این نکته را نیز باید بدانید که مرد یا زن به شرطی دارای حق فسخ به دلیل جنون همسرشان هستند که هنگام عقد، از جنون او آگاهی نداشته باشند؛ یعنی اگر موقع عقد، بدانند که قرار است با فردی مجنون ازدواج میکنند، چون با آگاهی اقدام به ضرر خویش کردهاند، دیگر حق فسخ نخواهند داشت.
چه عیوبی در مرد، به زن حق فسخ نکاح میدهد؟
عیوب ویژه مرد منحصر به بیماریهایی است که توان برقراری رابطه زناشویی با همسر را از مرد بگیرد. این موارد به طور کامل در ماده ۱۱۲۱ قانون مدنی آورده شده است.
چه عیوبی در زن، به شوهر حق فسخ نکاح میدهد؟
بعضی از عیوب ویژه زن نیز که حق فسخ را به شوهر میدهند، عبارت از جذام (خوره)، برص (نوعی بیماری پوستی که بر اثر آن لکههای معمولاً بزرگ سفید یا سیاه در بدن پدید میآید)، زمینگیری و نابینایی هر دو چشم است.
نکتهای که باید بر آن تاکید کرد، این است که عیوب ویژه زن در صورتی موجب حق فسخ برای مرد است که در هنگام عقد وجود داشته باشد.
فریب در ازدواج
اگر همسرتان شما را در ازدواج فریب داد، اقدامات قانونی زیر را انجام دهید: یکی از مواردی که به طرفین اجازه میدهد ازدواج را فسخ کنند، اقدامی است که «تدلیس» نام دارد. یعنی فرد صفتهایی به خود نسبت بدهد که آنها را ندارد. اگر فردی با این روش ازدواج کند، تکلیف آن ازدواج معلوم است: همسر میتواند ازدواج را فسخ کند. تصور کنید آقای خواستگار خودش را دارای تحصیلات عالی یا ثروتمند یا متخصص در هنر خاصی معرفی کند و بعد از اینکه خطبه عقد جاری شد، عروس بفهمد که تمام چیزهایی که درباره همسرش تصور میکرده، دروغ بوده است. در ضمن، تفاوتی نمیکند که این صفات و ویژگیهای دروغین در متن عقد نوشته شده باشد یا خیر، چون در هر دو حالت، حق فسخ وجود دارد. بنابراین آنچه در تدلیس مهم است وجود سوء نیت و قصد فریب طرف مقابل است.
تخلف از شرط صفت
آخرین موردی که به یکی از طرفین عقد، اجازه فسخ نکاح را میدهد، تخلف از شرط صفت است.
شرط صفت یعنی اینکه صفت خاصی در شخص شرط شده باشد، اما بعد از عقد معلوم شود که فرد فاقد آن وصف بوده است.
تفاوت تدلیس با تخلف از شرط صفت در این است که در تدلیس فرد قصد فریب دارد، اما در تخلف از شرط صفت، فرد چنین نیتی ندارد و واقعاً خود را واجد آن صفت میداند، اما بعد از عقد متوجه میشود که دارای آن وصف خاص نیست.
مثل اینکه دختر یا پسری خود را منتسب به خانوادهای دارای ثروت و مقام بداند، اما بعداً متوجه شود که نسبتی با آن خانواده ندارد.
Leave a Reply