
در این مطلب تأکید شده که چنین روندهایی، هر دولت ایرانی با هر تفکری را وادار میکند تا تواناییهای بازدارندگی خود در قفقازجنوبی را افزایش دهد. نویسنده این مطلب ادامه داد: رئیسی از گفتوگوهای اخیر برجام حمایت کرده اما بیاعتمادی ریشهدار تهران نسبت به قدرتهای جهانی، وابستگی اقتصادیاش به بازیگران منطقهای از جمله ترکیه و جمهوری آذربایجان را افزایش میدهد.
ترانزیت فرصتی مهم برای ژئوپلیتیک تهران
از سوی دیگر فرصت ژئوپلیتیکی تهران هم امتیاز ویژهای دارد که میتوان برای اقتصاد کشور از آن بهره برد. اتصال ترانزیتی ایران به روسیه و کل منطقه اوراسیا که محصور در خشکی است، از جمله مسائل مطرح در فضای حمل و نقل و همچنین سیاست خارجی کشور است. کشور ایران به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی بر سر چهارراه ترانزیت دنیا و منطقه واقع شده و در میزبانی از کریدورهای شمال-جنوب و شرق-غرب نقش ویژهای دارد.
کشورهای استقلال یافته شمال ایران و اطراف خزر، نیاز جدی به دسترسی به آبهای آزاد برای صادرات و واردات دارند و در این حوزه ایران با دارا بودن 3بندر کلیدی و استراتژیک امام خمینی(ره) و خصوصا چابهار و بندر شهید رجایی، امکان جذب کالای ترانزیتی زیادی دارد. یکی از این کریدورهای ترانزیتی ریلی که اخیرا راهاندازی شد، کریدور ترکیبی هلسینکیِ فنلاند-ناواشیوایِ هند با محوریت عبور از روسیه و ایران است.
یکی دیگر از این کریدورها، کریدور ریلی جلفا-روسیه-اروپا است که در سالهای دور فعال بود اما به چندین دلیل حدود 30 سال مسدود مانده است. پیش از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی که همسایه شمالی ایران محسوب میشد، شبکههای ریلی دو کشور از مرز جلفا به یکدیگر متصل بود، این اتصال بستری جهت انتقال کالاهای وارداتی و صادراتی پرحجم از این مرز به شمار میرفت، طوری که گذر سالانه 4 میلیون تن بار از راهآهن جلفا برآورد شده است. پس از فروپاشی شوروی، با به وجود آمدن کشورهای ارمنستان و جمهوری آذربایجان و بروز اختلافات آنها بر سر تملک منطقه قرهباغ، دو کشور مذکور راهآهن را به روی یکدیگر مسدود کرده و در نتیجه اتصال ریلی ایران-روسیه-اروپا نیز قطع شد. در صورت بازگشایی مجدد راهآهن بینالمللی جلفا، ترانزیت ایران در قامت رقیبی برای کانال سوئز ظاهر خواهد شد و کشتیهایی که از آسیا راهی اروپا میشوند میتوانند به جای عبور از دریای عرب، تنگه بابالمندب، دریای سرخ، کانال سوئز و دریای مدیترانه، از بنادر جنوبی ایران وارد خشکی شده و با سرعت به مراتب بیشتری از منطقه قفقاز به روسیه و سپس اروپا برسند، راهآهن جلفا بستر برقراری کریدور شمال-جنوب نیز خواهد بود.
کوتاه سخن اینکه حجم مبادله کالا بین روسیه و بالاتر از آن اوراسیا، و هند بسیار زیاد است و تقریبا 100درصد این کالا از طریق دریا و با فاصله زمانی بالا و با مسافت طولانی حمل میشود از اینرو، باتوجه به مسیرهای ریلی موجود در کریدور شرق-غرب و کریدور شمال-جنوب کشور و وجود پتانسیل راهآهن بندرعباس تا جلفا، رشت، امیرآباد و اینچهبرون و سرخس، میتوانیم بخشی از بار این مسیر را از اروپا به هند و بالعکس و هند به روسیه و بالعکس را به سمت شبکه ریلی کشورمان جذب کنیم و از راهآهن ایران عبور دهیم. این مهم مستلزم توجه ویژه دولت آینده به تکمیل مسیرهای ترانزیتی به خصوص خطوط ریلی رشت-انزلی و زاهدان-چابهار است. اتصال اقتصادی ایران به کشورهای اوراسیا، فرصتهای ترانزیتی بینظیر سیاسی هم برای کشور به همراه دارد. ایران هزینه حضور در روابط بینالملل را به تنهایی به دوش میکشد و این اتصال اقتصادی میتواند حامیان ایران در مناسبات بینالمللی بهخصوص تحریمهای ظالمانه غربیها علیه کشورمان را افزایش داده و هزینه تحریم را برای آمریکا و اروپا علیه تهران بالا ببرد. ضمنا اینکه تکمیل مسیرهای ترانزیتی به تنهایی کفایت نمیکند و باید به فکر هماهنگی متولیان گمرکی و قوانین حوزه گمرک کشور بود. اصلاح قوانین گمرکی و قوانین مالیاتی، جذابیت ژئوپلیتیک ایران را دوچندان خواهد کرد و منافع اقتصادی و سیاسی ناشی از توسعه تجارت و ترانزیت کشور، ایران را از مشکلات فعلی خارج خواهد کرد.حمایت
Leave a Reply