ارزهای دیجیتال یک ویژگی پنهان باورنکردنی دارند که حتی شاید ساتوشی ناکاموتو هم از آن بی خبر باشد. این ویژگی پنهان که هنوز نمایان نشده است باعث یک تحول بزرگ در جهان خواهد شد.
برای درک بیشتر، ابتدا باید کمی تاریخ پول را بررسی کنیم.
صعود پول
پول قدرت است. هیچ کس به اندازه پادشاهان جهان باستان به این جمله معتقد نیست. به همین دلیل آنها انحصار ضرب سکه را به خود اختصاص داده بودند. به صورت تئوری آن ها فلزات براق را به سکه تبدیل می کردند و توسط آن ها، سربازان جدیدی را به خدمت می گرفتند.
پادشاه سربازان خود را با یک پیام ساده به سوی بازرگانان می فرستاد:”مالیات خود را با این سکه پرداخت کنید یا مجازات شوید.”
این تقریبا کل تاریخ پول در یک خط است: اجبار و زور و همچنین کنترل و تهیه ذخایر از طریق خشونت.
با گذشت زمان قدرت از پادشاهان به حکومت های دولتی رسید. توزیع قدرت از یک فرد قدرتمند به یک گروه کوچک با قدرت کمتر. قدرت چاپ پول به دولت منتقل شد.
در تمام طول تاریخ هر کسی که سعی در ایجاد ارز جدید یا جعل پول کند، مجازات می شود.
دلیل این کار ساده است:
دشمنان پول دولتی اگر متمرکز باشند، به راحتی نابود می شوند. فقط کافی است که دولت شرکت اصلی را ببندد و ارز متمرکز به سادگی از بین می رود. به عبارت دیگر ارزهای متمرکز مانند یک اژدهای تک سر هستند که دولت با قطع کردن سر به زندگی آن پایان می دهد.
این اتفاق در سال ۲۰۰۸ برای ارز e-gold اتفاق افتاد. ارز e-gold یکی از اولین تلاش ها برای ایجاد یک ارز جایگزین بود.
شرکت e-gold در سال ۱۹۹۶ شروع به کار کرد و تا سال ۲۰۰۴ بیش از یک میلیون حساب داشت. در سال ۲۰۰۸ به اوج خود رسید. ظرفیت تراکنش بالایی داشت و ارزش کل آن حدود ۲ میلیارد دلار بود.
دولت ایالات متحده در سال ۲۰۰۸ به علت برخی از مسائل پولشویی و شکایت های زیاد از کلاهبرداری های انجام شده، این شرکت را تعطیل کرد و این ارز به سادگی نابود شد.
e-gold کار خود را به خوبی انجام می داد اما تهدیدی برای دولت آمریکا و ارز بین المللی بود. به همین دلیل به سادگی آن را نابود کردند. پادشاهان و دولتمردان این نکته طلایی را می دانند: پول را کنترل کن تا جهان را کنترل کنی
اژدهای چند سر
در سیستم های غیر متمرکز هیچ شرکت اصلی یا منشایی وجود ندارد که با بستن آن، سیستم متوقف شود. سیستم های غیرمتمرکز مانند یک اژدهای چند سر هستند. اژدهایی که وقتی یک سر آن بریده شود، دو سر دیگر به وجود می آید.
در سال ۲۰۰۸، یک یا چند برنامه نویس ناشناس به نام ساتوشی ناکاموتو، اولین سیستم غیرمتمرکز پولی جهان را اختراع کرد. نام اختراع او بیت کوین است.
به صراحت این طرح به منظور تمرکز زدایی و جلوگیری از فساد دولت ها در پول طراحی شده است. احتمالا ساتوشی به همین دلیل ناشناس باقی ماند. او می دانست که ممکن است به دلیل این اختراع مجازات شود.
زمانی که اعلام شد احتمالا ساتوشی ناکاموتو همان کریگ رایت است، پلیس استرالیا به سرعت او را دستگیر کرد. آن ها می خواستند سر اژدها را قطع کنند. دولت استرالیا به دلیل نداشتن مدارک کافی او را آزاد کرد اما حتی اگر ساتوشی ناکاموتو را اعدام کنند، بیت کوین همچنان به راه خود ادامه خواهد داد. زیرا این پروتکل متن باز است و دانش آن بین برنامه نویسان به اشتراک رسیده است.
هر چقدر که بیت کوین ارزشمند تر شود، ساتوشی ناکاموتو قدرتمند تر خواهد شد و شاید جانش به خطر بیافتد. او زمان اختراع بیت کوین حداقل یک میلیون کوین برای خودش نگه داشت. اگر پیشبینی ها درست باشد و ارزش بیت کوین به ۱۰۰ هزار دلار برسد، سرمایه ساتوشی به ۱۰۰ میلیارد دلار خواهد رسید. اگر بیت کوین به ۱ میلیون دلار برسد، او تبدیل به ثروتمندترین مرد تاریخ خواهد شد.
هر کجا که باشد، توصیه سرمایه گذاران به ساتوشی این است: تا زمان مرگ ناشناس بمان
مبارزه با بازکاوی ، کنترل های کاپیتالیسم و مقابله با خشونت فقط یکی از ویژگی های بیت کوین است.
بلاک چین باعث شد تا برای اولین بار حسابداری سه گانه قابلیت اجرا داشته باشد. اما حتی حسابداری سه گانه، تمرکززدایی و مقاومت در برابر کنترل، قدرت واقعی ارزهای دیجیتال نیستند. این قابلیت ها قطعا مفید هستند اما قدرت واقعی ارزهای غیرمتمرکز چیز دیگری است.
قدرت واقعی ارزهای دیجتال، چاپ (استخراج) و توزیع محدود پول بدون قدرت مرکزی است.
این قدرت همواره متعلق به دولت و پادشاهان بوده است. اکنون قدرت به جایی که تعلق دارد برمی گردد: مردم.
این موضوع باعث تحول اقتصاد خواهد شد. سیستم های جدید اقتصادی جایگزین خواهند شد و جرقه ی جهان بدون واسطه زده شده است.
فقط یک مشکل وجود دارد : هیچ کس ارزدیجیتالی که ما واقعا نیاز داریم را هنوز ایجاد نکرده است.
ساتوشی برای اولین بار قدرت چاپ پول (استخراج) را به مردم داد و آن را برای جلوگیری از تورم، محدود کرد. کاری که او نتوانست به خوبی انجام دهد، قدرت توزیع پول است.
توزیع پول مهمتر از بخش اول (قدرت چاپ پول) است. عدم اجرای صحیح آن یک نقص بزرگ در پروتکل بیت کوین محسوب می شود. به جای توزیع گسترده، بیشتر این پول به کیف پول استخراج کنندگان (ماینرهای) قدرتمند و ناشناس می رود و آن ها هم آن را با استفاده از بانک ها تبدیل به پول های سنتی می کنند.
این استخراج کنندگان می توانند نقش یک تخریب گر را بازی کنند. سیستم های پیشرفته نرم افزاری مانند SegWit سختی استخراج را برای جلوگیری از نابودی افزایش می دهند اما راه های بهتری برای توزیع پول وجود دارد.
ارز دیجیتالی که بتواند به سرعت چشم انداز اقتصادی جهان را تغییر دهد، نیازمند یک عامل اساسی است : این سیستم باید بتواند پول را در لحظه استخراج توزیع کند. برای درک بهتر این موضوع سیستم های توزیع پول کنونی جهان را بررسی خواهیم کرد.
هرم بزرگ
در سیستم های امروزی، پول از یک نقطه در بالا شروع می شود و هر چقدر پایین می آید کم و کم تر بین مردم تقسیم می شود.
یکی از شایعات بزرگ علیه بیت کوین این است که بیت کوین یک طرح پانزی یا هرمی است. اما این شایعه با دلیل منطقی، تکذیب شده است.
بدیهی است که ارزهای فیات، یعنی پول چاپ شده دولت مانند ین یا دلار آمریکا، از بیت کوین به طرح هرمی نزدیک تر هستند. چرا؟ از آنجا که پول فیات در بالای هرم توسط بانک مرکزی چاپ می شود و پس از آن برای بقیه افراد به ترتیب درآمد و نحوه فعالیت توزیع می شود.
اقتصاد را به عنوان یک بازی در نظر بگیرید. هر کس در سیستم یک بازیکن است، هر کسی نسبت به کاری که انجام می دهد، سعی دارد از سیستم پول دریافت کند. اما برای شروع بازی شما باید ابتدا پول را توزیع کنید. توزیع پول بازی را آغاز می کند و هر کسی سعی می کند تا سهم بیشتری از پول توزیع شده داشته باشد.
حالا اگر شما مسئول توزیع پول بودید، چگونه آن را در شبکه توزیع می کردید؟ شما دوست دارید که پول بیشتری را برای خود نگه دارید، بنابراین شما می توانید قوانین را برای منافع خود تنظیم کنید.
این دقیقا همان کاری است که پادشاهان و ملکه های جهان باستان انجام می دادند، و اکنون دولت های نظام سرمایه داری این کار را می کند. این دولت ها همیشه پول مورد نیاز خود را بر میدارند و بقیه را توزیع می کنند. برای دولت های سرمایه داری مهم نیست که نیاز مردم چقدر است. دولت فقط از پولی که موجود است، مقدار مورد نیاز خود را نگه میدارد و بقیه را تقسیم می کند. حالا مردم باید مانند یک شکارچی برای پول رقابت کنند.
تمام دولت های نظام سرمایه داری در تاریخ جهان، پول را به یک روش توزیع کرده اند: از بالا به پایین
متأسفانه این بدان معناست که خواسته یا ناخواسته مقدار بیشتر پول همیشه بالا می ماند، حتی اگر دولت قصد توزیع منصفانه را داشته باشد، در سطوح پایین تر سرمایه داران پول را منصفانه توزیع نمی کنند. از آنجایی که پول قدرت است، ذخیره کردن آن به معنای واقعی کلمه قدرت بیشتری را می سازد و سرمایه داران به راحتی این قدرت را از دست نمی دهند.
به عبارت دیگر، در بازی اقتصاد جهانی یک تقلب بزرگ وجود دارد. چیزی که ما نیاز داریم، یک قاضی عادل برای توزیع پول نسبت به فعالیت است. کسی که اشتباه نکند. این قاضی عادل بلاک چین است.
توزیع پول
ارزهای دیجیتال هنوز نمی توانند این کار را به خوبی انجام دهند. آن ها بدون نیاز به واسطه پول ایجاد می کنند که یک دستاورد بسیار بزرگ است. اما توزیع پول را هنوز به خوبی انجام نمی دهند. پول فقط بین گروه کوچکی از استخراج کنندگان توزیع می شود. ارزهای دیجیتال یک پدیده جدید هستند و هنوز به تکامل نرسیده اند.
در سیستم تکامل یافته همه باید بتوانند نسبت به توانایی و علاقه و توانایی خود فعالیت کنند و کسب درآمد کنند. برای مثال یک طراح باید بتواند با استفاده از طراحی کسب درآمد کند یا یک نویسنده با انتشار کتاب. البته روز به روز پروژه های کاربردی مبتنی بر بلاک چین بیشتر می شوند. برخی از آن ها کاربرد چندانی ندارند ولی بیشتر آن ها می توانند راهی مناسب برای توزیع پول ایجاد کنند. برای مثال پروژه ی استیمیت، یک سیستم وبلاگدهی است که کابران می توانند با ارسال پست و نسبت به رای های پست خود کسب درآمد کنند.
توزیع صحیح پول می تواند فقر جهانی را به شدت کاهش دهد و افراد را به سمت کار مورد علاقه خود سوق دهد. تکامل و آگاه شدن بیشتر مردم می تواند این اژدهای چند سر را شکست ناپذیر تر کند. غیرمتمرکز شدن و حریم خصوصی در جهان اجتناب ناپذیر است.
ارز دیجیتال
Leave a Reply